×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دختر آريايي

پشت سر هر معشوقي خدا ايستاده

پشت سر هر معشوق ، خدا ايستاده است

پشت سر هر آنچه که دوستش مي داري

و تو براي اين که معشوقت را از دست ندهي

بهتر است بالاتر را نگاه نکني

زيرا ممکن است چشمت به خدا بيفتد

و او آنقدر بزرگ است

که هر چيز پيش او کوچک جلوه مي کند

پشت سر هر معشوق ، خدا ايستاده است

اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولي

اگر عشقت گذراست و تفنن و تفريح

خدا چندان کاري به کارَت ندارد

اجازه مي دهد که عاشقي کني

تماشايت مي کند و مي گذارد که شادمان باشي . . .

اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوي

خدا با تو سختگيرتر مي شود

هر قدر که در عاشقي عميق تر شوي و پاکبازتر

و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زيباتر

بيشتر بايد از خدا بترسي

زيرا خدا از عشق هاي پاک و عميق و ناب و زيبا نمي گذرد

مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند

پشت سر هرمعشوقي ، خدا ايستاده است

و هر گامي که تو در عشق برمي داري

خدا هم گامي در غيرت برمي دارد

تو عاشق تر مي شوي و خدا غيورتر

و آنگاه که گمان مي کني معشوق چه دست يافتني است

و وصل چه ممکن و عشق چه آسان

خدا وارد کار مي شود و خيالت را درهم مي ريزد

و معشوقت را درهم مي کوبد

معشوقت ، هر کس که باشد

و هر جا که باشد و هر قدر که باشد

خدا هرگز نمي گذارد ميان تو و او ، چيزي فاصله بيندازد

معشوقت مي شکند و تو نااميد مي شوي

و نمي داني که نااميدي زيباترين نتيجه عشق است

نااميدي ازاينجا و آنجا

نااميدي از اين کس و آن کس

نااميدي از اين چيز و آن چيز

تو نااميد مي شوي و گمان مي کني

که عشق بيهوده ترين کارهاست

و برآني که شکست خورده اي

و خيال مي کني که آن همه شور و آن همه ذوق

و آن همه عشق را تلف کرده اي

اما خوب که نگاه کني

مي بيني حتي قطره اي از عشقت

حتي قطره اي هم هدر نرفته است

خدا همه را جمع کرده و همه را براي خويش برداشته

و به حساب خود گذاشته است

خدا به تو مي گويد:

مگر نمي دانستي

که پشت سر هر معشوق خدا ايستاده است؟

تو براي من بود که اين همه راه آمده اي

و براي من بود که اين همه رنج برده اي

و براي من بود که اينهمه عشق ورزيده اي

پس به پاس اين ؛

قلبت را و روحت را و دنيايت را وسعت مي بخشم

و از بي نيازي نصيبي به تو مي دهم.

و اين ثروتي است که هيچ کس ندارد

تا به تو ارزاني اش کند


فردا اما تو باز عاشق مي شوي

تا عميق تر شوي و وسيع تر و بزرگ تر و نااميدتر

تا بي نيازتر شوي و به او نزديکتر

راستي :

اما چه زيباست

و چه باشکوه و چه شورانگيز

که پشت سر هر معشوقي خدا ايستاده است!

یکشنبه 12 دی 1389 - 3:33:15 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم